سرویس سیاسی پایگاه 598، این روزها سخن از جبهه پایداری و ضروت های منتهی به آن و ایراد هایی که بر آن می شود که گفتمان سیاسی کشور را تحت تاثیر خود ساخته که به همین مناسبت گزارشی از دیدگاههای یکی از اعضای هیئت علمی و اساتید موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) را در این باره مرور می کنیم.
به همین منظور حجت الاسلام و المسلمين دکتر باقرزاده عضو هيئت علمي موسسه امام خمینی(ره) و مدیر پیشین مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم چندی پیش طی سخنانی در بین دانش پژوهان موسسه امام خمینی(ره) به بیان فلسفه و چرایی تشکیل جبهه پایداری و پرسش و پاسخ هایی در این خصوص پرداخت است که در ادامه می آید.
دکتر باقرزاده در تبیین گفتمان سوم تیر اظهار داشت: دفاع از مواضع جبهه پایداری به دلیل وابستگی تشکیلاتی به این جبهه نیست که اساسا چنین عضویت و وابستگی تاکنون وجود نیز نداشته است. دلیل این امر احساس مسئولیتی است که در قبال گفتمان سوم تیر است که به فرموده مقام معظم رهبری احیای گفتمان انقلاب اسلامی است دارم. اگر امروز برخی بزرگان به یاری این جبهه آمده اند نیز چیزی جز احساس تکلیف نمی تواند باشد. به نظر می رسد کسانی که ابهام دارند در خصوص جبهه پایداری؛ اینها در جریان سوم تیر هم اصل قضیه را درک نکردند. آنچه که در سوم تیر اتفاق افتاد، که مقام معظم رهبری تعبییر کردند ازآن به، قرار گرفتن مجدد قطار انقلاب درریل خودش، یک مسئله جدی است.
وی اضافه کرد بعد از دوران جنگ و با قرار گرفتن در شرایط سازندگی و روی کار آمدن تکنوکراتها و بعدش هم پسوند آن یعنی جریان اصلاح طلبی؛ گفتمان انقلاب اسلامی را خطر التقاط تهدید می کرد ، جریان سوم تیرجریانی است که گفتمان ناب انقلاب اسلامی را،که مبتنی برعدالت، مبتنی بر ساده زیستی، مبتنی بر تاکید برشعارهای مکتبی است را دو مرتبه بازخوانی کرد.
ایشان در جواب سوال کسانی که می گویند چرا جبهه پایداری اصرار بر جدا ماندن دارد و چرا نباید ادغام بشود بیان داشت که: اگر قرار بود جبهه پایداری ادغام بشود در جریان راست سنتی؛ خوب همان موقع یعنی سوم تیر باید ادغام می شد. چه احساس تکلیفی موجب شد که آن موقع این جریان متمایز از آن جریان مطرح بشود و به مردم عرضه گردد و در معرض رای مردم قرار بگیرد؟ همان ضرورت امروز اقتضا می کند که ما نگذاریم اصل این جریان بر باد برود و فراموش شود. نباید بادامن زدن به انحراف و کجروی برخی از کسانی که منتسب به این جریان هستند، اصل جریان را به فراموشی بسپاریم.
دکتر باقرزاده در پاسخ به این سوال که آیا مواضع جبهه پایداری نوعی آرمانگرایی بدون توجه به واقعیت های موجود نیست؟ آیا درست است کسانی که اشتباهی را مرتکب شدند دفع شوند؟ گفت: هرگز نباید افراد را با یک اشتباه دفع کرد اما مهم این است که اولا آن اشتباه چه اشتباهی باشد. ثانیا اصرار بر آن اشتباه و توجیه گری نسبت به آن اشتباه جای اعتراف و عذر خواهی را نگیرد. ثالثا این اشتباهات مایه امتیاز بخشی به افراد نشود. رابعا تمام ادعا این است که این افراد پرچمدار نباید باشند نه این که از صحنه خدمت رسانی حذف شوند.
وی افزود: باید توجه داشته باشیم جریان اصول گرایی را کسانی که در عملکرد خود از برخی آرمانها و ارزشهای اصولگرایی عدول می کنند نباید رهبری کنند. ساکتین فتنه اگر به هر دلیل از همراهی مردم و رهبری فاصله داشته اند صلاحیت به دست گرفتن پرچم اصولگرایی را ندارند. برخی افراد تا نهم دی ماه 88 که مردم در صحنه حاضر نشده بودند گویی اصلا در جریان اصول گرایی قرار ندارند و منتظر بودند ببینند چه می شود که وقتی مردم تکلیف را در نهم دی مشخص کردند به صحنه آمدند و دو آتشه از مواضع رهبری دفاع نمودند. ما نمی گوییم اینها خدای ناکرده همکاران فتنه هستند اما چون مردد بودند و موضع شفافی نداشته اند لا اقل پرچمداران اصولگرایی نمی توانند باشند. ائتلافی که اکنون شکل گرفته بدون توجه به این واقعیت در چینش خود دچار نوعی ملوک الطوایفی شده و کسانی را صرفا به دلیل اینکه رای برای صندوق اصولگرایی بیاورند در راس قرار داده است. غافل از این که تفکر اصولگرایی در گزینش یاران خود با کسی تعارف ندارد و ذره ای کوتاه آمدن در حوزه ارزشها باعث خواهد شد که امید مردم از جریان اصول گرایی قطع شود. از این رو یکی از ادعاهای به حق جبهه پایداری اصلاح این بدعت خطرناک است که افرادی صاحب نفوذ صرفا به دلیل به اصطلاح صاحب نفوذ بودنشان ملاک تهیه لیست انتخاباتی گردند. در حالی که علی القاعده مردم از آن رو به این لیست اطمینان خواهند کرد که افراد این لیست حامی ارزشهای آنان هستند.
وی افزود: کسانی که اصرار می کنند براینکه جبهه پایداری یا منحل بشود یا ادغام بشود و برود به عنوان جزء کوچکی از ائتلاف هفت به علاوه هشت قراربگیرد دچار توهم هستند. بعید به نظر می رسد طیف خاکستری که در انتخابات سال 88 به صحنه آمد و رکورد حضور انتخاباتی مردم را شکست اکنون و در میانه راه از جریان سوم تیر عدول کنند و به چینش تحت نفوذ راست سنتی بگروند. اگر جریان انحرافی مطمئن شود که در مقابل او فقط همان جریانی است که در سوم تیر نتوانست در برابر جریان عدالت خواه مقاومت کند و شکست خورد امروز محکم تر این جریان را به نفع خود مصادره خواهد کرد و تحت نام حامیان احمدی نژاد عدالت خواه مردمی و ... به صحنه خواهد آمد و طومار اصول گرایی سنتی را در هم خواهد پیچید. خصوصا آنکه این جریان امروزه با جریان اصلاح طلبی هم به تفاهمات نانوشته ای رسیده و پیاده نظام آنها را نیز با شعارهای تجدد گرایانه اصلاح طلبان در خدمت خود خواهد گرفت. اکنون سوال این است که اگر جریان اصیل حامی دولت پیروز در سوم تیر به میدان نیاید و مردم عدول این جریان اصیل از افراد منحرف آن را مشاهده نکنند چه خواهد شد؟ قطعا جریان انحرافی همه اصولگرایان موجود در ائتلاف را به نام مهره های محافظه گرایی از میدان بیرون کرده و پیروز میدان خواهد شد. دوستان انقلاب در 7+8 فکر می کنند می توانند بدون گفتمان سوم تیر همزمان به مقابله با جریان اصلاح طلبی بدخیم، و جریان انحرافی بروند. این در حالی است که این گفتمان سوم تیر در 7+8 گفتمان غالب نیست. مردم هم این را به خوبی می دانند. با این حساب سر انگشتی اگر جبهه پایداری که شاخصه اولیه آن گفتمان انقلاب اسلامی با کلید واژگانی است که در سوم تیر ایجاد شد از بین برود مردم چه کنند؟ آنها که دلبسته گفتمان سوم تیر هستند آیا راهی جز سرخوردگی خواهند داشت؟
این احتمال را بدهیم که اگر جبهه پایداری مطرح نباشد و جریان راست سنتی بخواهد به تنهایی رهبری اصول گرایی را به عهده داشته باشد ائتلاف جریان اصلاح طلبی با جریان انحرافی - که اخیرا آدم های هم را نیز پیدا کرده اند – بسیار برای انقلاب خطرناک خواهد بود.
این در حالی است که در دوران اصلاح طلبی، نوع خوشخیم و بد خیم جریان اصلاح طلبی در برابر راست سنتی توانست بیاید و بر عرصه سیاسی کشور حاکم شود و دچار نوعی توهم شده اند کسانی که فکر کنند راست سنتی این بار خواهد توانست این بار هم با اصلاح طلبی و هم با جریان انحرافی مقابله نماید.
عضو هیات علمی موسسه امام خمینی با بیان اینکه برخی از بزرگان تاکید دارند که درجبهه پایداری افراد ناب تر، صالح ترو سالمتری حضور دارند اظهار داشت: انقلاب اسلامی به لطف الهی از سد جریان کارگزاران عبور کرده و بعد از آن جریان اصلاح طلبی را هم با درایت رهبری و بیداری مردم پشت سر گذاشته و در مجلس هفتم به جریان اصولگرایی رسید. اکنون باید همه توجهات به سمت خالص تر سازی مستمر عیار نیروهای انقلاب حرکت کنیم. بالا رفتن عیار نیروهای انقلاب، یک فرصت و ضرورت جدی است. در جریان سوم تیر، توجه به سمت این هدف ساماندهی شد که همان تشکیل دولت اسلامی است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشته اند. اکنون برگشتن از این جریان به سمت جریان اصولگرایی منهای گفتمان سوم تیر یا اصلاح طلبی یعنی نوعی عقب نشینی است که باعث سرخورگی عمومی می شود.
همۀ همت ما باید این باشد که جریان سوم تیر زنده بماند. البته افراد شاخص این جریان باید بازتعریف شوند که جبهه پایداری به دنبال همین هدف است. در غیر این صورت پذیرفته ایم که تفکر پیروز در سوم تیر یک تفکر اشتباهی بوده و راه همان نزاع و رقابت میان گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی منهای گفتمان سوم تیر است. در حالی که قطعا و به تاکیدات مقام معظم رهبری این حرکت یک حرکت ناب ناشی از تفکر اولیه انقلاب اسلامی بوده است. اگر در سوم تیر حرکتی که شروع شده یک حرکت ناب انقلابی بوده، این جریان نباید به خاطر انحراف دو تا آدم و چند تا آدم فراموش بشود، این جریان باید استمرار پیدا بکند و این خیمه باید تحت نام پایداری بر ارزشهای انقلاب اسلامی همچنان بر پا بماند.
وی درجواب به این سوال که آیا اصولا تشکیل جبهه پایداری موجب تفرقه بین اصولگریان نمی شود؟ بیان داشت: القای شکاف بین اصولگرایان کاردشمن است. اصولگرایان در برابر دشمن و عوامل آن در داخل یعنی اصلاح طلبان از نوع بدخیم آن و جریان انحرافی ید واحده هستند. اگر اختلافی هست اختلاف در اتخاذ تاکتیک است. این شکاف بین اصولگرا ها نیست، بلکه تنوع دیدگاه در خصوص آرایش نیروهای اصولگرا است، که این آرایش باید با در نظر گرفتن آرایش نیروهای مقابل انقلاب باشد. هنوز زود است که این آرایش قطعی شود در حالی که هنوز آرایش مخالفان مشخص نیست. برخی افراد خیلی عجولانه قضاوت می کنند. در حالی که طرف مقابل کاملا منتظر ایستاده تا ببیند که اصولگرایان چه موضعی دارند. اگر دیدند همه تخم مرغ ها در یک سبد قرار گرفت برای آنها واژگون کردن این سبد کار سختی نیست. تشکیل جبهه پایداری نوعی یاس و دودلی را بر فضای مخالفان حاکم کرده که از اتخاذ تصمیم قاطع عاجز شده اند و اصلاح طلبان هر روز یک موضعی می گیرند و جریان انحرافی هم خدا خدا می کند که مانعی به نام جبهه پایداری در سر راه او نباشد.
وی در پاسخ به این سوال که بعضی ها مطرح می کنند با تشکیل این جبهه وحدتی که حضرت امام(ره) یا مقام معظم رهبری تاکید می کنند چه می شود؟ گفت: این به قول ما طلبه ها تمسک به عام در شبهه مصداقیه! است. کجا مقام معظم رهبری فرمودند اینکه آرایش نیروهای انقلاب و اصولگرایان را باید یک دسته افراد خاص تعیین بکنند و این یعنی وحدت؟ کجا مقام معظم رهبری فرمودند آرایش جریان اصولگرایی، یک نسخه و یک تاکتیک دارد و اصولگرایی یعنی همین تاکتیک و بس؟ مقام معظم رهبری بحث وحدت گفتمانی نیروهای طرفدار انقلاب و نیروهای اصولگرا را مطرح می کنند، که این قطعاً باید باشد. اما اگر از ایشان سوال شود با توجه به این واقعیت ها آرایش پیشنهادی 7+8 خطرناک است آیا ایشان چه موضعی دارند؟ شاید توصیه هایی بفرمایند که قطعا برای همه لازم الاتباع است و بعد از آن هر نظری اجتهاد در برابر نص است که از ارزش استنادی برخوردار نخواهد بود. می شود این استفسار این حضور ایشان بشود اما به نظر می رسد در این جزئیات هنوز زود است که از ایشان اظهار نظری خواسته شود.
با توجه به آنچه بیان شد به نظر می رسد که اصرار برمواضع جبهه پایداری امروز یک وظیفه است، یک تکلیف به نظر می رسد باشد و تاییدی هم که حضرت آیت الله مصباح دارند بر این قضیه؛ ناشی از یک تشخیص کاملا استراتژیک و راهبردی است.
وی درادامه با تاکید براین مطلب که امروز ضرورت دارد چینش سیاسی جدیدی در جامعه بوجود بیایداظهارداشت: ما تا کی می خواهیم دعوای انتخاباتیمان در زمینی باشد که یک طرفش اصلاح طلبان با چماق تحریم و گرایش به بدخیم شدن باشند وطرف دیگرش اصولگرایان که در برابر تهدیدات اصلاح طلبان همواره باید امتیاز بدهند؟ آیا نباید چینش سیاسی عوض بشود؟ آیا نباید این زمین بازی و این طراحی عوض بشود؟ به نظر می رسد این آرایش انتخاباتی از اساس غلط است، این آرایش اگرهم بوده مال ده سال پیش بوده ،این آرایش باید به هم بریزد. علت هم این است که دشمنان بدشان نمی آید که از صحنه انتخابات استفاده رفراندومی برای اصل نظام را بنمایند و اگر یک روز اصول گرایان یک درصد رای کمتری آوردند بگویند طرفداران نظام در کشور یک درصد کمتر شدند.
امروز این فرصت پدید آمده که باید غنیمت شمرد. زمین بازی عوض شده و رقابت در میان نیروهای دلسوز انقلاب در حال شکل گیری است این فرصت بسیار مغتنمی است که ما در دوران حرکت به سمت بالا بردن عیار انقلاب اسلامی و عیار نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی هستیم، امروز دیگر نباید برگردیم به همان دعوای ده سال پیش، که بین اصلاح طلب و اصولگرا بود. امروز باید این مطلب تفهیم شود که نوع بدخیم اصلاح طلبی که قطعاً از انقلاب بریده، اساسا مشروعیت طرف قرار گرفتن برای رقابت های انتخاباتی را ندارد. این گروه باید برای رقابت به طیف لندن نشین و رسانه های ضد انقلاب بپیوندند. اما نوع خوشخیم اصلاح طلبی هم با التزام به عدم گرایش به بدخیم شدن باید اصولگرایی خودش را اثبات کند تا بتواند در گردونه اصولگرایان ورود پیدا کند.
اگر میگویند ما وفا دار به انقلاب اسلامی هستیم، ما وفادار به ارزشها هستیم پس با التزام عملی به این ارزشها اصولگرا هستند. خصوصا که جریان اصولگرایی این استعداد را نشان داده است که می تواند بعضی از جریان های اصلاح طلب را جذب بکند، خب جذب کند. یک پتانسیل خیلی مثبتی هست که بتواند آنها را جذب بکند. در برابر این، یک جریان اصولگرایی ناب باید قرار گيرد که آن جریان اصولگرایی ناب، همین جریان سوم تیراست و جریان جبهه پایداری است. اما سوژه هایی که به گرم شدن تنور انتخابات کمک می کند اختلافات سلیقه ای و تاکتیکی است که در این بدنه اصولگرایی می تواند باشد و باید باشد که به کارآمد سازی هر چه بیشتر انقلاب اسلامی بیانجامد.
حجت الاسلام دکتر باقرزاده در پاسخ به این سوال که آیا جبهه پایداری از پایگاه مردمی مطلوبی برخوردار است که بتواند در صحنه های سیاسی کشور ایفای نقش نماید؟ گفت: فراموش نکنیم در کشور دو طیف خاکستری وجود دارند که یک طیف آنها را جریان اصلاح طلبی کشف کرد که با شعارهای مدرنیستی و دین گریزانه جذب می شوند. این جریان از این پتانسیل برای رای آوردن استفاده خوبی کرده است. اما طیف دیگری از مردم در سوم تیر کشف شدند. جریان اصولگرایی عدالت خواه توانست به این طیف شخصیت دوباره ای بدهد و آنها را به انقلاب امیدوار سازد و به صحنه رای دهی وارد سازد. اگر این طیف با عقبه فکری جریان سوم تیر آشنا شوند که هستند قطعا زیر این خیمه گرد خواهند آمد. عموم مردم هم و بدنه اصلی هوادار انقلاب هم به کار آمدی می اندیشند که دولت نهم و دهم در این عرصه همه موفقیت های خود را مرهون ارزشهای اصولگرایی عدالت خواهانه است. بنا بر این مردم قطعا جریان سوم تیر کارآمد و بدون آفات آن را بر اصلاح طلب ها و محافظه کاران ترجیح می دهند. از بازی بین مهره های تکراری هم خسته اند. خصوصا که امروز فضای جامعه نیاز مند افکار تحول گرایانه و پیشروانه است. مردم تجربه اصلاح طلبان را دارند. تجربه مجالس اصولگرایی را هم دارند که علی رغم نقاط قوت آن دو مجلس اما از نقاط آزار دهنده ای در افکار عمومی برخوردارند.
باقرزاده در پاسخ به این سوال که آیا وجود اشخاص شاخص جبهه پایداری در ائتلاف موجود اصولگرایان امکان تاثیر گذاری بیشتری بر این جریان را فراهم نمی کند؟ گفت: اگر آنهایی که این تفکر در این ائتلاف هستند توانستند تاکنون تاثیری بگذارند که اشخاص جای ارزشها را نگیرند آن وقت جای فکر کردن بر امکان این تاثیر گذاری خواهد بود. تا حالا که هیچ تاثیری نداشته اند. البته این جدای از اختلاف نظر در نوع آرایش نیروهای اصولگرا است که به آنها اشاره کردم و به قوت خود باقی است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا جریان جبهه پایداری ماهیت سیاسی دارد یا فکری گفت: وجه غالب این جریان فکری و بینشی و ارزشی است تا سیاسی. البته این افکار و بینش ها و ارزش ها هستند که سیاست ساز و سیاسی ساز هستند. آدم های سیاسی معلول اندیشه ها و گرایشات فکری و ارزشها هستند و این دو از هم منفک نیستند. اما جریان جبهه پایداری دغدغه های ارزشی را بیشتر وجهه همت خود قرار داده است. دلیل این امر چهر ه های شاخص فکری است که در عقبه این جریان قرار دارند. هر چند هیچ منافاتی هم ندارد که در عرصه های انتخاباتی به کمک مردم بیایند و اتخاذ موضع کنند. در واقع جبهه پایداری خیمه گاه و اتاق فکری برای انقلاب باشد بیشتر به وظیفه برجای مانده نیروهای انقلاب عمل کرده است. حضرت آیت الله مصباح هم بر این نکته در برخی دیدارهای شان تاکید کرده اند که این جبهه خیمه ای برای گرد هم آمدن نیروهای ارزشی حامی ارزشهای انقلاب است که در سوم تیر باز خوانی شد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که مهمترین شاخصه های گفتمان جبهه پایداری چیست؟ گفت: مهمترین سرفصل های گفتمان سوم تیر همان ارزشهایی است که امروز از اهمیت بسیار بالاتری برخودارند. ارزشهایی مثل اسلام گرایی، ولایت پذیری، ساده زیستی، دشمن شناسی، مقاومت و صبر انقلابی، مردمی بودن و مردم دوستی، شجاعت در برابر دشمن، خدمت رسانی به مردم، تمهید و زمینه سازی برای ظهور حضرت مهدی موعود(عج) و جهانی سازی ارزشهای دینی و اسلامی ، فساد ستیزی ، پاک دستی مسولان، پرهیز از رفاه زدگی و تجمل گرایی، مقابله با رانت خواری و تاکید بر عدالت ورزی مهمترین ارزشهایی است که امروز به تسریع روند گسترش انقلاب اسلامی کمک می کند و باید بر آنها پایداری ورزید.
به همین منظور حجت الاسلام و المسلمين دکتر باقرزاده عضو هيئت علمي موسسه امام خمینی(ره) و مدیر پیشین مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم چندی پیش طی سخنانی در بین دانش پژوهان موسسه امام خمینی(ره) به بیان فلسفه و چرایی تشکیل جبهه پایداری و پرسش و پاسخ هایی در این خصوص پرداخت است که در ادامه می آید.
دکتر باقرزاده در تبیین گفتمان سوم تیر اظهار داشت: دفاع از مواضع جبهه پایداری به دلیل وابستگی تشکیلاتی به این جبهه نیست که اساسا چنین عضویت و وابستگی تاکنون وجود نیز نداشته است. دلیل این امر احساس مسئولیتی است که در قبال گفتمان سوم تیر است که به فرموده مقام معظم رهبری احیای گفتمان انقلاب اسلامی است دارم. اگر امروز برخی بزرگان به یاری این جبهه آمده اند نیز چیزی جز احساس تکلیف نمی تواند باشد. به نظر می رسد کسانی که ابهام دارند در خصوص جبهه پایداری؛ اینها در جریان سوم تیر هم اصل قضیه را درک نکردند. آنچه که در سوم تیر اتفاق افتاد، که مقام معظم رهبری تعبییر کردند ازآن به، قرار گرفتن مجدد قطار انقلاب درریل خودش، یک مسئله جدی است.
وی اضافه کرد بعد از دوران جنگ و با قرار گرفتن در شرایط سازندگی و روی کار آمدن تکنوکراتها و بعدش هم پسوند آن یعنی جریان اصلاح طلبی؛ گفتمان انقلاب اسلامی را خطر التقاط تهدید می کرد ، جریان سوم تیرجریانی است که گفتمان ناب انقلاب اسلامی را،که مبتنی برعدالت، مبتنی بر ساده زیستی، مبتنی بر تاکید برشعارهای مکتبی است را دو مرتبه بازخوانی کرد.
ایشان در جواب سوال کسانی که می گویند چرا جبهه پایداری اصرار بر جدا ماندن دارد و چرا نباید ادغام بشود بیان داشت که: اگر قرار بود جبهه پایداری ادغام بشود در جریان راست سنتی؛ خوب همان موقع یعنی سوم تیر باید ادغام می شد. چه احساس تکلیفی موجب شد که آن موقع این جریان متمایز از آن جریان مطرح بشود و به مردم عرضه گردد و در معرض رای مردم قرار بگیرد؟ همان ضرورت امروز اقتضا می کند که ما نگذاریم اصل این جریان بر باد برود و فراموش شود. نباید بادامن زدن به انحراف و کجروی برخی از کسانی که منتسب به این جریان هستند، اصل جریان را به فراموشی بسپاریم.
دکتر باقرزاده در پاسخ به این سوال که آیا مواضع جبهه پایداری نوعی آرمانگرایی بدون توجه به واقعیت های موجود نیست؟ آیا درست است کسانی که اشتباهی را مرتکب شدند دفع شوند؟ گفت: هرگز نباید افراد را با یک اشتباه دفع کرد اما مهم این است که اولا آن اشتباه چه اشتباهی باشد. ثانیا اصرار بر آن اشتباه و توجیه گری نسبت به آن اشتباه جای اعتراف و عذر خواهی را نگیرد. ثالثا این اشتباهات مایه امتیاز بخشی به افراد نشود. رابعا تمام ادعا این است که این افراد پرچمدار نباید باشند نه این که از صحنه خدمت رسانی حذف شوند.
وی افزود: باید توجه داشته باشیم جریان اصول گرایی را کسانی که در عملکرد خود از برخی آرمانها و ارزشهای اصولگرایی عدول می کنند نباید رهبری کنند. ساکتین فتنه اگر به هر دلیل از همراهی مردم و رهبری فاصله داشته اند صلاحیت به دست گرفتن پرچم اصولگرایی را ندارند. برخی افراد تا نهم دی ماه 88 که مردم در صحنه حاضر نشده بودند گویی اصلا در جریان اصول گرایی قرار ندارند و منتظر بودند ببینند چه می شود که وقتی مردم تکلیف را در نهم دی مشخص کردند به صحنه آمدند و دو آتشه از مواضع رهبری دفاع نمودند. ما نمی گوییم اینها خدای ناکرده همکاران فتنه هستند اما چون مردد بودند و موضع شفافی نداشته اند لا اقل پرچمداران اصولگرایی نمی توانند باشند. ائتلافی که اکنون شکل گرفته بدون توجه به این واقعیت در چینش خود دچار نوعی ملوک الطوایفی شده و کسانی را صرفا به دلیل اینکه رای برای صندوق اصولگرایی بیاورند در راس قرار داده است. غافل از این که تفکر اصولگرایی در گزینش یاران خود با کسی تعارف ندارد و ذره ای کوتاه آمدن در حوزه ارزشها باعث خواهد شد که امید مردم از جریان اصول گرایی قطع شود. از این رو یکی از ادعاهای به حق جبهه پایداری اصلاح این بدعت خطرناک است که افرادی صاحب نفوذ صرفا به دلیل به اصطلاح صاحب نفوذ بودنشان ملاک تهیه لیست انتخاباتی گردند. در حالی که علی القاعده مردم از آن رو به این لیست اطمینان خواهند کرد که افراد این لیست حامی ارزشهای آنان هستند.
وی افزود: کسانی که اصرار می کنند براینکه جبهه پایداری یا منحل بشود یا ادغام بشود و برود به عنوان جزء کوچکی از ائتلاف هفت به علاوه هشت قراربگیرد دچار توهم هستند. بعید به نظر می رسد طیف خاکستری که در انتخابات سال 88 به صحنه آمد و رکورد حضور انتخاباتی مردم را شکست اکنون و در میانه راه از جریان سوم تیر عدول کنند و به چینش تحت نفوذ راست سنتی بگروند. اگر جریان انحرافی مطمئن شود که در مقابل او فقط همان جریانی است که در سوم تیر نتوانست در برابر جریان عدالت خواه مقاومت کند و شکست خورد امروز محکم تر این جریان را به نفع خود مصادره خواهد کرد و تحت نام حامیان احمدی نژاد عدالت خواه مردمی و ... به صحنه خواهد آمد و طومار اصول گرایی سنتی را در هم خواهد پیچید. خصوصا آنکه این جریان امروزه با جریان اصلاح طلبی هم به تفاهمات نانوشته ای رسیده و پیاده نظام آنها را نیز با شعارهای تجدد گرایانه اصلاح طلبان در خدمت خود خواهد گرفت. اکنون سوال این است که اگر جریان اصیل حامی دولت پیروز در سوم تیر به میدان نیاید و مردم عدول این جریان اصیل از افراد منحرف آن را مشاهده نکنند چه خواهد شد؟ قطعا جریان انحرافی همه اصولگرایان موجود در ائتلاف را به نام مهره های محافظه گرایی از میدان بیرون کرده و پیروز میدان خواهد شد. دوستان انقلاب در 7+8 فکر می کنند می توانند بدون گفتمان سوم تیر همزمان به مقابله با جریان اصلاح طلبی بدخیم، و جریان انحرافی بروند. این در حالی است که این گفتمان سوم تیر در 7+8 گفتمان غالب نیست. مردم هم این را به خوبی می دانند. با این حساب سر انگشتی اگر جبهه پایداری که شاخصه اولیه آن گفتمان انقلاب اسلامی با کلید واژگانی است که در سوم تیر ایجاد شد از بین برود مردم چه کنند؟ آنها که دلبسته گفتمان سوم تیر هستند آیا راهی جز سرخوردگی خواهند داشت؟
این احتمال را بدهیم که اگر جبهه پایداری مطرح نباشد و جریان راست سنتی بخواهد به تنهایی رهبری اصول گرایی را به عهده داشته باشد ائتلاف جریان اصلاح طلبی با جریان انحرافی - که اخیرا آدم های هم را نیز پیدا کرده اند – بسیار برای انقلاب خطرناک خواهد بود.
این در حالی است که در دوران اصلاح طلبی، نوع خوشخیم و بد خیم جریان اصلاح طلبی در برابر راست سنتی توانست بیاید و بر عرصه سیاسی کشور حاکم شود و دچار نوعی توهم شده اند کسانی که فکر کنند راست سنتی این بار خواهد توانست این بار هم با اصلاح طلبی و هم با جریان انحرافی مقابله نماید.
عضو هیات علمی موسسه امام خمینی با بیان اینکه برخی از بزرگان تاکید دارند که درجبهه پایداری افراد ناب تر، صالح ترو سالمتری حضور دارند اظهار داشت: انقلاب اسلامی به لطف الهی از سد جریان کارگزاران عبور کرده و بعد از آن جریان اصلاح طلبی را هم با درایت رهبری و بیداری مردم پشت سر گذاشته و در مجلس هفتم به جریان اصولگرایی رسید. اکنون باید همه توجهات به سمت خالص تر سازی مستمر عیار نیروهای انقلاب حرکت کنیم. بالا رفتن عیار نیروهای انقلاب، یک فرصت و ضرورت جدی است. در جریان سوم تیر، توجه به سمت این هدف ساماندهی شد که همان تشکیل دولت اسلامی است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشته اند. اکنون برگشتن از این جریان به سمت جریان اصولگرایی منهای گفتمان سوم تیر یا اصلاح طلبی یعنی نوعی عقب نشینی است که باعث سرخورگی عمومی می شود.
همۀ همت ما باید این باشد که جریان سوم تیر زنده بماند. البته افراد شاخص این جریان باید بازتعریف شوند که جبهه پایداری به دنبال همین هدف است. در غیر این صورت پذیرفته ایم که تفکر پیروز در سوم تیر یک تفکر اشتباهی بوده و راه همان نزاع و رقابت میان گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی منهای گفتمان سوم تیر است. در حالی که قطعا و به تاکیدات مقام معظم رهبری این حرکت یک حرکت ناب ناشی از تفکر اولیه انقلاب اسلامی بوده است. اگر در سوم تیر حرکتی که شروع شده یک حرکت ناب انقلابی بوده، این جریان نباید به خاطر انحراف دو تا آدم و چند تا آدم فراموش بشود، این جریان باید استمرار پیدا بکند و این خیمه باید تحت نام پایداری بر ارزشهای انقلاب اسلامی همچنان بر پا بماند.
وی درجواب به این سوال که آیا اصولا تشکیل جبهه پایداری موجب تفرقه بین اصولگریان نمی شود؟ بیان داشت: القای شکاف بین اصولگرایان کاردشمن است. اصولگرایان در برابر دشمن و عوامل آن در داخل یعنی اصلاح طلبان از نوع بدخیم آن و جریان انحرافی ید واحده هستند. اگر اختلافی هست اختلاف در اتخاذ تاکتیک است. این شکاف بین اصولگرا ها نیست، بلکه تنوع دیدگاه در خصوص آرایش نیروهای اصولگرا است، که این آرایش باید با در نظر گرفتن آرایش نیروهای مقابل انقلاب باشد. هنوز زود است که این آرایش قطعی شود در حالی که هنوز آرایش مخالفان مشخص نیست. برخی افراد خیلی عجولانه قضاوت می کنند. در حالی که طرف مقابل کاملا منتظر ایستاده تا ببیند که اصولگرایان چه موضعی دارند. اگر دیدند همه تخم مرغ ها در یک سبد قرار گرفت برای آنها واژگون کردن این سبد کار سختی نیست. تشکیل جبهه پایداری نوعی یاس و دودلی را بر فضای مخالفان حاکم کرده که از اتخاذ تصمیم قاطع عاجز شده اند و اصلاح طلبان هر روز یک موضعی می گیرند و جریان انحرافی هم خدا خدا می کند که مانعی به نام جبهه پایداری در سر راه او نباشد.
وی در پاسخ به این سوال که بعضی ها مطرح می کنند با تشکیل این جبهه وحدتی که حضرت امام(ره) یا مقام معظم رهبری تاکید می کنند چه می شود؟ گفت: این به قول ما طلبه ها تمسک به عام در شبهه مصداقیه! است. کجا مقام معظم رهبری فرمودند اینکه آرایش نیروهای انقلاب و اصولگرایان را باید یک دسته افراد خاص تعیین بکنند و این یعنی وحدت؟ کجا مقام معظم رهبری فرمودند آرایش جریان اصولگرایی، یک نسخه و یک تاکتیک دارد و اصولگرایی یعنی همین تاکتیک و بس؟ مقام معظم رهبری بحث وحدت گفتمانی نیروهای طرفدار انقلاب و نیروهای اصولگرا را مطرح می کنند، که این قطعاً باید باشد. اما اگر از ایشان سوال شود با توجه به این واقعیت ها آرایش پیشنهادی 7+8 خطرناک است آیا ایشان چه موضعی دارند؟ شاید توصیه هایی بفرمایند که قطعا برای همه لازم الاتباع است و بعد از آن هر نظری اجتهاد در برابر نص است که از ارزش استنادی برخوردار نخواهد بود. می شود این استفسار این حضور ایشان بشود اما به نظر می رسد در این جزئیات هنوز زود است که از ایشان اظهار نظری خواسته شود.
با توجه به آنچه بیان شد به نظر می رسد که اصرار برمواضع جبهه پایداری امروز یک وظیفه است، یک تکلیف به نظر می رسد باشد و تاییدی هم که حضرت آیت الله مصباح دارند بر این قضیه؛ ناشی از یک تشخیص کاملا استراتژیک و راهبردی است.
وی درادامه با تاکید براین مطلب که امروز ضرورت دارد چینش سیاسی جدیدی در جامعه بوجود بیایداظهارداشت: ما تا کی می خواهیم دعوای انتخاباتیمان در زمینی باشد که یک طرفش اصلاح طلبان با چماق تحریم و گرایش به بدخیم شدن باشند وطرف دیگرش اصولگرایان که در برابر تهدیدات اصلاح طلبان همواره باید امتیاز بدهند؟ آیا نباید چینش سیاسی عوض بشود؟ آیا نباید این زمین بازی و این طراحی عوض بشود؟ به نظر می رسد این آرایش انتخاباتی از اساس غلط است، این آرایش اگرهم بوده مال ده سال پیش بوده ،این آرایش باید به هم بریزد. علت هم این است که دشمنان بدشان نمی آید که از صحنه انتخابات استفاده رفراندومی برای اصل نظام را بنمایند و اگر یک روز اصول گرایان یک درصد رای کمتری آوردند بگویند طرفداران نظام در کشور یک درصد کمتر شدند.
امروز این فرصت پدید آمده که باید غنیمت شمرد. زمین بازی عوض شده و رقابت در میان نیروهای دلسوز انقلاب در حال شکل گیری است این فرصت بسیار مغتنمی است که ما در دوران حرکت به سمت بالا بردن عیار انقلاب اسلامی و عیار نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی هستیم، امروز دیگر نباید برگردیم به همان دعوای ده سال پیش، که بین اصلاح طلب و اصولگرا بود. امروز باید این مطلب تفهیم شود که نوع بدخیم اصلاح طلبی که قطعاً از انقلاب بریده، اساسا مشروعیت طرف قرار گرفتن برای رقابت های انتخاباتی را ندارد. این گروه باید برای رقابت به طیف لندن نشین و رسانه های ضد انقلاب بپیوندند. اما نوع خوشخیم اصلاح طلبی هم با التزام به عدم گرایش به بدخیم شدن باید اصولگرایی خودش را اثبات کند تا بتواند در گردونه اصولگرایان ورود پیدا کند.
اگر میگویند ما وفا دار به انقلاب اسلامی هستیم، ما وفادار به ارزشها هستیم پس با التزام عملی به این ارزشها اصولگرا هستند. خصوصا که جریان اصولگرایی این استعداد را نشان داده است که می تواند بعضی از جریان های اصلاح طلب را جذب بکند، خب جذب کند. یک پتانسیل خیلی مثبتی هست که بتواند آنها را جذب بکند. در برابر این، یک جریان اصولگرایی ناب باید قرار گيرد که آن جریان اصولگرایی ناب، همین جریان سوم تیراست و جریان جبهه پایداری است. اما سوژه هایی که به گرم شدن تنور انتخابات کمک می کند اختلافات سلیقه ای و تاکتیکی است که در این بدنه اصولگرایی می تواند باشد و باید باشد که به کارآمد سازی هر چه بیشتر انقلاب اسلامی بیانجامد.
حجت الاسلام دکتر باقرزاده در پاسخ به این سوال که آیا جبهه پایداری از پایگاه مردمی مطلوبی برخوردار است که بتواند در صحنه های سیاسی کشور ایفای نقش نماید؟ گفت: فراموش نکنیم در کشور دو طیف خاکستری وجود دارند که یک طیف آنها را جریان اصلاح طلبی کشف کرد که با شعارهای مدرنیستی و دین گریزانه جذب می شوند. این جریان از این پتانسیل برای رای آوردن استفاده خوبی کرده است. اما طیف دیگری از مردم در سوم تیر کشف شدند. جریان اصولگرایی عدالت خواه توانست به این طیف شخصیت دوباره ای بدهد و آنها را به انقلاب امیدوار سازد و به صحنه رای دهی وارد سازد. اگر این طیف با عقبه فکری جریان سوم تیر آشنا شوند که هستند قطعا زیر این خیمه گرد خواهند آمد. عموم مردم هم و بدنه اصلی هوادار انقلاب هم به کار آمدی می اندیشند که دولت نهم و دهم در این عرصه همه موفقیت های خود را مرهون ارزشهای اصولگرایی عدالت خواهانه است. بنا بر این مردم قطعا جریان سوم تیر کارآمد و بدون آفات آن را بر اصلاح طلب ها و محافظه کاران ترجیح می دهند. از بازی بین مهره های تکراری هم خسته اند. خصوصا که امروز فضای جامعه نیاز مند افکار تحول گرایانه و پیشروانه است. مردم تجربه اصلاح طلبان را دارند. تجربه مجالس اصولگرایی را هم دارند که علی رغم نقاط قوت آن دو مجلس اما از نقاط آزار دهنده ای در افکار عمومی برخوردارند.
باقرزاده در پاسخ به این سوال که آیا وجود اشخاص شاخص جبهه پایداری در ائتلاف موجود اصولگرایان امکان تاثیر گذاری بیشتری بر این جریان را فراهم نمی کند؟ گفت: اگر آنهایی که این تفکر در این ائتلاف هستند توانستند تاکنون تاثیری بگذارند که اشخاص جای ارزشها را نگیرند آن وقت جای فکر کردن بر امکان این تاثیر گذاری خواهد بود. تا حالا که هیچ تاثیری نداشته اند. البته این جدای از اختلاف نظر در نوع آرایش نیروهای اصولگرا است که به آنها اشاره کردم و به قوت خود باقی است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا جریان جبهه پایداری ماهیت سیاسی دارد یا فکری گفت: وجه غالب این جریان فکری و بینشی و ارزشی است تا سیاسی. البته این افکار و بینش ها و ارزش ها هستند که سیاست ساز و سیاسی ساز هستند. آدم های سیاسی معلول اندیشه ها و گرایشات فکری و ارزشها هستند و این دو از هم منفک نیستند. اما جریان جبهه پایداری دغدغه های ارزشی را بیشتر وجهه همت خود قرار داده است. دلیل این امر چهر ه های شاخص فکری است که در عقبه این جریان قرار دارند. هر چند هیچ منافاتی هم ندارد که در عرصه های انتخاباتی به کمک مردم بیایند و اتخاذ موضع کنند. در واقع جبهه پایداری خیمه گاه و اتاق فکری برای انقلاب باشد بیشتر به وظیفه برجای مانده نیروهای انقلاب عمل کرده است. حضرت آیت الله مصباح هم بر این نکته در برخی دیدارهای شان تاکید کرده اند که این جبهه خیمه ای برای گرد هم آمدن نیروهای ارزشی حامی ارزشهای انقلاب است که در سوم تیر باز خوانی شد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که مهمترین شاخصه های گفتمان جبهه پایداری چیست؟ گفت: مهمترین سرفصل های گفتمان سوم تیر همان ارزشهایی است که امروز از اهمیت بسیار بالاتری برخودارند. ارزشهایی مثل اسلام گرایی، ولایت پذیری، ساده زیستی، دشمن شناسی، مقاومت و صبر انقلابی، مردمی بودن و مردم دوستی، شجاعت در برابر دشمن، خدمت رسانی به مردم، تمهید و زمینه سازی برای ظهور حضرت مهدی موعود(عج) و جهانی سازی ارزشهای دینی و اسلامی ، فساد ستیزی ، پاک دستی مسولان، پرهیز از رفاه زدگی و تجمل گرایی، مقابله با رانت خواری و تاکید بر عدالت ورزی مهمترین ارزشهایی است که امروز به تسریع روند گسترش انقلاب اسلامی کمک می کند و باید بر آنها پایداری ورزید.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : مواضع جبهه پایداری, وظیفه امروز, دکتر باقرزاده, گفتمان سوم تیر, ,